عقیق اصل خواص بسیار زیادی دارد تقریبا می توان گفت از تمام سنگ ها پرخاصیت تر و البته فراوان تر است در گام اول برای تشخیص سنگ عقیق باید بدانید که سنگ عقیق روی شیشه خش می اندازد ولی شیشه یا پلاستیک فشرده شده نمی تواند چنین خاصیتی داشته باشد اما به طور کلی نمی توان گفت که تنها با خش انداختن روی شیشه عقیق اصل است چون ممکن است سنگ دیگری نیز چنین خاصیتی داشته باشد.
چگونه عقیق اصل را از عقیق بدل تشخیص دهیم؟
در هنگام خرید عقیق به منظور شناختن عقیق اصل از انواع بدل آن شش نکته زیر را در نظر داشته باشید؛
۱- عقیق واقعی دارای رنگی روشن و متمایز است، در حالی که عقیق بدلی از روشنایی کمتری برخوردار است. عقیق طبیعی از رنگ های روشن و رگه های واضح برخوردار است. اگر با دقت به عقیق طبیعی نگریسته شود، لکه های قرمز متراکم کوچک در نوارهای قرمز قابل مشاهده است. انتهای عقیق مصنوعی ساخته شده از سنگ، دارای الگوی گلبرگی میباشد. همچنین عقیق آبی رنگ شده دارای رنگ روشن یکدست میباشد، که به ما احساس غیرطبیعی بودن را میدهد.
۲- بافت را مورد توجه قرار دهید. در مقایسه با عقیق طبیعی، نوع مصنوعی ساخته شده از سنگ از بافت نرمتری برخوردار است. اگر با یک تکه یشم بر روی سنگ خراش ایجاد کنیم، عقیق مصنوعی خراش برمیدارد، اما عقیق طبیعی خراش برنمیدارد. عقیق مصنوعی نسبت به عقیق طبیعی از معایب بیشتری بر روی سطح خود برخوردار است.
۳- به کیفیت تراش عقیق دقت کنید. تراش عقیق با کیفیت بالا، استادانهتر است و سطح سنگ از درخشش بالایی برخوردار بوده و یکدست، بدون خط و خش و ترک میباشد.
۴- به میزان شفافیت سنگ دقت کنید. میزان شفافیت عقیق طبیعی به خوبی عقیق مصنوعی نیست. عقیق طبیعی از اندکی هرج و مرج و بی نظمی در شفافیت برخوردار است و بعضاً میتوان درون آن خطوط و ابرهایی دید، در حالی که عقیق مصنوعی از شفافیت خوبی برخوردار بوده که به مانند شفافیت گوی شیشهای میباشد.
۵- وزن سنگ را مورد بررسی قرار دهید. عقیق طبیعی سنگینتر از عقیق مصنوعی است.
۶- عقیق طبیعی در تابستان خنک و در زمستان گرم است، در حالی که دمای عقیق مصنوعی با تغییر دمای محیط تغییر مینماید و در روزهای گرم، گرم میشود و در روزهای سرد، سرد میشود.
:::همه چیز درباره سنگ فیروزه:::
فیروزه یا ترکوئیز به معنای سنگ ترکی است. علت این نامگذاری آن است که فیروزه ایران از طریق ترکیه به اروپا صادر میشده است.
فیروزه یکی از سنگهای قیمتی است که از عهد باستان در ایران شناخته شده، از
کتیبه بنیاد کاخ داریوش بزرگ در شوش معلوم میگردد که در آن تاریخ فیروزه
(احسائین) نامیده میشد و از خوارزم برای زینتآلات کاخ آورده شده
بود.فیروزه سنگ آرزوهای تمام پادشاهان ممالک از زمان کورش و داریوش کبیر
است که به عنوان هدیه از طرف آنها به تمام سلاطین داده میشد.
در کشور ایتالیا از فیروزه آبی و صاف که به گوهر آبی معروف است، به عنوان گرانقیمتترین جواهرات استفاده میشود.
علت رنگ آبی و سبز در فیروزه
فیروزه یک فسفات آلومینیوم با سختی حدود ۶ است. با این حال به طور قابل
ملاحظهای از کوارتز نرمتر است. این کانی به طور طبیعی در طیف وسیعی از
رنگها٬ از آبی آسمانی روشن تا سبز خاکستری یافت میشود. فیروزه با رنگ آبی
خوشرنگ، بهترین کیفیت را دارا میباشد و بسیار کمیاب است و در حالی که
رنگ سبز یا آبی کمرنگ که از ارزش کمی برخوردار است، فراوانی بیشتری دارد.
سنگ فیروزه
مشخصات فیروزه مرغوب
- فیروزه مرغوب دارای رنگ آبی سیر، جلای چینیو، سختی بالا میباشد.
- افزایش رنگ سبز٬ پریدگی رنگ و وجود ناخالصی عواملی هستند که باعث کاهش کیفیت فیروزه میشوند.
چگونگی به وجودآمدن فیروزه:
فیروزه بیشتر اوقات در رسوبات مس در محیطهای بایر و نسبتا کم آب یافت شده
است.فیروزه در مکانهایی بوجود میآید که میزان مس موجود در منطقه بالا
باشد. فیروزه بر اثر تاثیر محلولهای سطحی مسدار بر روی سنگهای غنی از
Al2O3 و غنی از فسفر و گاهی نیز بر اثر تاثیر محلولهای سطحی مسدار٬ بر
روی فسیلهای استخوانی جانوران به وجود میآید.
شناخت و ارزش فیروزه
اشکال مختلف فیروزه شامل دانهای ریز، فیروزه ریز، کمپاکت، متخلخل، کلیرای،
خوشهای، دندریتی و گاهی پوششی است. فیروزه ظاهراً به صورت نامتبلور و به
صورت رگه و دانههای پراکنده در داخل سنگ مادر یافت میشود و غالباً به
صورت نهان بلور است. میزان بلورههای فیروزه در طبیعت بسیار کم است و به
علت جلاپذیری و رنگ جالب مورد توجه بوده است.
فیروزه به رنگهای آبی آسمانی، آبی مایل به سبز، سبز مایل به زرد، خاکستری
مایل به سبز، آبی نیلی و آبی مایل به سفید وجود دارد. رنگ آبی آسمانی نوع
مرغوب آن است و سبز مایل به زرد نوع نامرغوب. در صورتی که میزان مس موجود
در کانی زیاد باشد به رنگ آبی در صورتی که آهن زیاد داشته باشد به رنگ سبز و
در صورت وجود آلومینیم زیاد به رنگ سفید دیده میشود که به ترتیب ارزش آن
کاهش مییابد یعنی رنگ آبی با ارزشترین نوع فیروزه است.
رنگ فیروزه ممکن است به تدریج به رنگ سبز تغییر کند. علت این امر
قرار گرفتن کانی به مدت زیاد در نور شدید و یا حرارت است که باعث رنگ
پریدگی و در نتیجه کم ارزش شدن کانی میشود.
رنگ آبی فیروزه حاصل از cu2t آبدار است در صورتی که آب از دست برود رنگ
آن سفید میشود مانند کات کبود که در اثر حرارت آب تبلور خود را از دست
داده و چون یون دیگری در محیط وجود ندارد، به رنگ سفید در میآید.
فیروزه دو رنگ را ابرش مینامند. بعضی انواع فیروزه را سست و سفید فام را
در روغن میگذاشتند و رنگش موقتاً پررنگتر ولی پس از چندی رنگ آن زایل
میشد. اگر چربی به فیروزه مالیده شود سبز میگردد.
رنگ خاکه فیروزه سفید و گاهی سبز روشن است. فیروزه مصنوعی را از رنگ کردن
سنگ “مها” بهدست می آورند که با نام خضرا نامیده میشد. این فیروزه در
صورت شکستن از فیروزه اصل تشخیص داده میشد چون سطح شکستگی آن سفید
بود.فیروزه سنگ رسوبی فسفاته است. این کانی در اثر هوازدگی سنگ میزبان رنگ
خود را از دست میدهد، لذا برای تهیه نمونه مرغوب این کانی باید از
سنگهایی که تحت تاثیر هوازدگی قرار نگرفتهاند، استفاده کرد.
در اثر آزمایش با فوتک فیروزه شکاف برداشته و رنگ قهوهای پوسته پوسته پیدا میکند و رنگ شعله هم سبز مات میشود.
تنها کانی که شباهت زیادی به فیروزه دارد (کریزوکلا) است ولی به علت اختلاف
سختی میتوان آنها را از هم تشخیص داد. در اثر آزمایش با فوتک فیروزه
پوسته پوسته قهوهای میشود ولی کریزوکلا تغییر نمیکند.
جواهرفروشان برای تشخیص فیروزه از فوتک استفاده میکنند بدین صورت که سطح
پشتی فیروزه را تحت تاثیر شعله قرار میدهند، سپس با ذرهبینهای چشمی محل
حرارت داده شده را مشاهده میکنند. در صورت پوسته پوسته قهوهای شدن فیروزه
است.
پیشتر این کانی تنها از سنگ فیروزه به دست میآمد ولی امروزه همانند دیگر
کانیها مصنوعی نیز فرآوری میشود به گونهای که حتی تشخیص طبیعی یا مصنوعی
بودن آن برای کارشناسان نیز بسیار دشوار است.
شبکه عنکبوتی
آنچه در اغلب فیروزهها عمومیت دارد وجود رگه یا رگچههایی سیاه یا قهوهای
رنگ برجسته است که مربوط به سنگ مادر تشکیل دهنده فیروزه میباشد. این
رگهها گاه در طرحهای منظم و غیرمنظم شکل میگیرند که در چنین حالتی به آن
شبکه عنکبوتی و در اصطلاح بازار ایران به آن فیروزه شجری میگویند.
اگر این طرح منظم و زیبا باشد باعث افزایش ارزش فیروزه خواهد شد و اگر نامنظم و به صورت نقطه و لکهای باشد از ارزش فیروزه خواهد کاست.
راههای افزایش عمر فیروزه
الف) مرحله بهسازی شامل واکس زدن
ب) عدم شستشو با مواد شوینده و الکل
ج) عدم تماس با پوست چرب و مواد آرایشی
د) در معرض نور و گرد و غبار قرار نگیرد.
ه) تمیز کردن فیروزه هر چند وقت یک بار
مهمترین خطری که فیروزه را تهدید میکند ایجاد خراش روی فیروزه، آب داغ
و مواد شیمیایی خانگی است و دلیل آن نیز ترکیب هیدراتی در سنگ است. فیروزه
سنگی زنده میباشد و نسبت به روغن و مواد شیمیایی مانند مواد شوینده بسیار
حساس بوده و تغییر رنگ میدهد. خلل و فرج سنگ باعث جذب چربیها و موجب
تغییر رنگ فیروزه میشود. هرگز از تمیزکنندههای اولتراسونیک استفاده نکنید
و از نزدیکی با مواد حاوی کلر نیز اجتناب کنید.
آب و نور نیز باعث تغییر رنگ فیروزه میشود. فیروزه در مقابل سه چیز
عکسالعمل نشان میدهد که هرگز نباید با آنها تماس پیدا کند: روغن، کرم،
ادکلن.
تمیز کردن سنگ فیروزه
سنگ فیروزه از جمله سنگهایی زینتی و با ارزش است که به علت خلل و فرجهای
زیادی که درون آن وجود دارد، نباید آن را با آب شست. بهتر است آن را با
پارچههای نخی نرم و تمیز و یا چرم جلا دهید.
کانی فیروزه به راحتی کثیف و گرد آلوده میشود. بازدم بر آن اثر نامطلوب
دارد. چناچه مدت زیادی در آب بماند جلای آن کاهش مییابد. اگر چربی یا روغن
بر سطح فیروزه مالیده شود، خلل و فرج را پر کرده و به تدریج گرد و غبار
موجود در هوا بوسیله ذرات چربی جذب شده و جلای فیروزه را از بین میبرد.
چنانچه اثر نفوذی ذرات روغن عمیق باشد، ممکن است کانی خاصیت جلاپذیری و
صیقل مجدد را هم از دست بدهد.
سطح شکل فیروزه صدفی است. فیروزه در شعله حرارت تیره رنگ میشود و رنگ شعله
را به علت وجود مس، سبز یا آبی میکند. اگر فیروزه را در لوله بسته قرار
داده، حرارت زیادی به آن بدهیم آب تبلور فیروزه جدا شده، اثر آن بر دیواره
لوله آزمایش ظاهر میشود و کانی به تیرگی میگراید.
مرحله به سازی فیروزه چگونه صورت میپذیرد؟
فیروزهها جواهرات نسبتا” نرم و کاملا” حساس هستند. بدین معنی که رنگ
فیروزه میتواند در طی استفاده کمرنگ شود. به همین دلیل امروزه حتی برای
فیروزههایی با کیفیت عالی یک مرحله بهسازی شامل واکس زدن در نظر گرفته
میشود. عمل واکس زدن باعث میشود تا ضمن افزایش سختی و در نتیجه افزایش
دوام کانی، از محو شدن رنگ فیروزه به مرور زمان نیز جلوگیری شود.
واکس فیروزه یکنوع رزین مصنوعی است که طی روشی خاص با فرو بردن فیروزه در
آن صورت میگیرد. امروزه اکثر فیروزهها با این روش بهسازی میشوند و این
عمل حتی باعث افزایش قیمت و ارزش فیروزه میشود.
کشورهای صادرکننده فیروزه
-ایران، آمریکا، مصر، افغانستان
فیروزه در ایران
نامورترین و پرخواهانترین فیروزه در ایران فیروزه نیشابور است که
از بیش از ۲۰۰۰ سال پیش استخراج میشده است. معدن این فیروزه در نزدیکی
روستای معدن نیشابور است و از سطح زمین ۲۰۱۲ متر بلندی دارد.
انواع مرغوب فیروزه ایران از نظر رنگ، نقش و کیفیت فیروزه عجمی و فیروزه شجری است.
فیروزه علاوه بر نیشابور در جنوب مشهد، شمالشرقی کرمان، شمالشرقی شهر
بابک، در تفت نزدیک یزد و در قلعه وزیری نزدیک بصیران و بیرجند وجود
دارد.اروپائیان نوع شجری و ایرانیان نوع عجمی را که بدون شجره است،
میپسندند.
قدیمیترین معادن فیروزه
در سرابیت الخادم در شبه جزیره سینا واقع بوده که زمان آن به ۴۰۰۰ سال پیش
از میلاد باز میگردد و بدون شک فیروزههای گردنبند ملکه زر (Queenzer)
ملکه سلسله اول مصر، از این مکان فراهم شده است.
خواص شیمیایی
-ترکیب شیمیایی فیروزه اکسید آلومینیم %۸۴/۳۶، اکسید فسفر %۱۲/۳۴، اکسید مس
%۲۷/۹، آب %۴۷/۱۹ و همینطور ناخالصی نیکل و منگنز میباشد.
-فیروزه دارای وزن مخصوص ۸/۲-۶/۲ و ضریب شکست ۶۵/۱- ۶۱/۱ و سختی ۵-۶ است.
-فیروزه از نظر خواص نورانی دو محوری مثبت است. فیروزه ترد و شکننده است.
جلای فیروزه شیشهای و به قولی مومی است. معمولاً نور را عبور نمیدهد. در
صورت ساختن پرده بسیار نازکی از فیروزه نور از آن عبور میکند.
تراش فیروزه
تراش فیروزه بهوسیله چرخی بوده است که از سنباده و صمغ مخلوط کرده
میسازند. سنباده را از بدخشان و صمغ را از هندوستان میآورند.تراشنده با
دست راست چرخ را میگرداند و فیروزه را با دست چپ بر روی چرخ میگذارد.
برای آنکه انگشتش ساییده نشود، قطعهای چرم یا پارچه یا چوب به انگشت بسته
آن را محفوظ نگه میداشت.
قبل از استفاده از این چرخها، فیروزه را روی سنگهای زبری که در کوهها
پیدا میشدهاند، میتراشیدند و وضع تراش آن به طور ساییدن بود. اکنون هم
فیروزههای ریز را به همان وضع میتراشند. فیروزه، بعد از تراش، جلا داده
میشود. بر روی سنگ صیقلی با قطعه چرمی با خاک فیروزه که هنگام تراش پیدا
میشود. جلا دادن کار اطفال است و یک نفر جلادهنده برای سه نفر تراشنده
کافی است.
شکل تراش بستگی به اندازه و شکل اصلی دانه و قطعه فیروزه دارد. از میان
اشکال دو شکل متداول و مرغوب است. یکی پیکان که مخروطی است. دیگری مسطح که
پهن و صاف است. قطعه پیکانی هر چه بیشتر برجستگی داشته باشد، اوج آن تندتر،
مرغوبتر و مطلوبتر است. اما فیروزههایی که نازک باشد به کار تراش
پیکانی نمیآید و آنها را مسطح میتراشند.
اگر کلفت باشد تقریباً بیضی تراشیده میشود که روی آن محدب است. هرچه تحدب
آن زیادتر باشد، مرغوبتر است. تراش پیکانی مخصوص فیروزه خوشرنگ است. زیرا
اگر فیروزه کمرنگ باشد و پیکانی تراشیده شود، اوج و بالای آن بهواسطه
نازکی قبول شعاع خارجی میکند و سفید مینماید و از قسمت آن میکاهد.
فیروزه عربی را اغلب مسطح میتراشند و قطعات بزرگتر عربی اکثراً معیوب است و
خوشرنگ نیست. اما معایب فیروزه را از قبیل برص و بهق را با نقشهایی که
روی فیروزه میکشند و از طلا، اکلیل و غیره پر مینمایند که مستور میکنند.
علت براق بودن و برق زدن برخی میوه ها چیست؟(اطلاعات عمومی)
شاید موقع خرید پرتقال ها یا سیب هایی که زیر نور چراغ مغازه ها برق می
زنند و پوست شان حالتی چرب دارد، از خودتان پرسیده باشید که این چربی به چه
دلیل دیده می شود و اصلا آیا خوردن این قبیل میوه ها می تواند بیماری زا
باشد یا نه؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که گاهی برای نگهداری طولانی مدت برخی از
محصولات کشاورزی در انبار، از موادی استفاده می شود که واکس مانند بوده و
این حالت براقیت و چربی را روی پوست میوه ایجاد می کنند اما از نظر تغذیه
ای هیچ خطری را برای مصرف کننده در پی ندارند.
برخی محصولات را نیز کشاورزان قبل از رسیدن کامل برداشت می کنند که از آن
میان می توان به موز اشاره کرد. به این میوه ها نیز برخی مواد که ترکیبی از
گوگرد هستند، می افزایند تا در طول حمل و نقل ماندگاری بیشتری داشته باشند
و آسیب نبینند.
در مورد آنها نیز باید گفت که این مواد نگه دارنده برای سلامت انسان مضر نیست و اصلا به داخل گوشت میوه ها نفوذ نمی کند و یا در صورت شستشو با آب از بین می رود. بنابراین مصرف کنندگان می توانند با خیال راحت از خوردن آنها لذت ببرند.
در واقع، این مواد در رده برخی سموم قرار نمی گیرند که قبل از چینش به میوه هایی مثل توت فرنگی زده می شوند تا ماندگاری شان را افزایش دهند. باز تکرار می کنم که این ترکیبات در عین حال که برای سلامت انسان فایده ای ندارند، مشکلی هم ایجاد نمی کنند، پس سبد غذایی تان را از میوه و سبزی تازه پر کنید، حتی اگر پوست شان چرب است.
متاسفانه می بینیم بسیاری از خانواده ها به دنبال عنوان کردن هزاران دلیل از مصرف روزانه این گروه غذایی ارزشمند و ضروری سرباز می زنند و نمی دانند چه زیانی را به سلامت خود و عزیزان شان وارد می کنند.
::::آشنایی با مراحل تولید کاغذ:::
الیاف سلولزی را در آب میگذارند تا رطوبت را جذب کنند و متورم و نرم شوند؛ بعد آنها را روی یک شبکه سیمی ظریف پهن میکنند تا آب موجود در الیاف گرفته شود و رشتههای مرطوب بر سطح شبکه فرو نشینند و یک تخته شوند. الیاف با از دست دادن آب به هم نزدیک میشوند و در نقاطی که الیاف روی هم قرار میگیرند نوعی اتصال شیمیایی از نوع هیدروژنی شکل میگیرد و آنها را به هم متصل میکند.
این ارتباط و خود اتصالی، کلید اصلی تولید یک برگ کاغذ چسبنده و سخت و
محکم است. در این حالت به هیچ گونه چسب اضافی نیاز نیست و کاغذ پس از خارج
شدن آب از الیاف سلولزی و خشک شدن آنها ساخته میشود.
کاغذ در جهان غرب و قبل از به وجود آمدن ماشینهای کاغذسازی در نیمه اول
قرن نوزدهم، از الیاف پنبه یا کتان ــ عمدتآ از پوشاک کهنه و دورریز ــ
تهیه میشد. امروزه، حداقل ۷۰ درصد کاغذ تولیدی در جهان از مشتقات الیاف
چوب، و ۳۰ درصد بقیه نیز از الیاف گیاهی نظیر باگاس (تفاله نیشکر)، کاه، و
نی تولید میشود.
هنوز انواع خاصی از کاغذ از برخی الیاف گیاهی نظیر پنبه، کتان، و کنف
ساخته میشود. از این کاغذها برای تهیه اسکناس، کارهای هنری، کارهای چاپی
اعلا، آثاری که باید محافظت و نگهداری شوند، و برای تعمیر و بازسازی
کتابهای قدیمی نفیس آسیب دیده استفاده میشود.
آمادهسازی الیاف در صنعت کاغذسازی. نخستین مرحله در تهیه کاغذ، جداسازی
الیاف از بستر اصلی آنها در چوب است. این فرایند را خمیر کردن میگویند که
دو روش عمده دارد:
۱- خمیرکردن مکانیکی، که در آن برای خرد کردن چوب و بیرون آوردن ذرات الیاف از درون آن از عملیات سخت مکانیکی استفاده میشود.
۲- خمیر کردن شیمیایی، که در آن تراشههای چوب با بهکارگیری گرما و فشار
تحت تأثیر ترکیبات شیمیایی قرار میگیرند. محصولی که از روش شیمیایی بهدست
میآید کمتر از محصول روش مکانیکی است، ولی الیاف حاصله آسیبناپذیرتر
هستند و میتوان از آن کاغذ بسیار محکمتری تولید کرد. هماکنون فرایندهایی
در کاغذسازی وجود دارد که از خصوصیات هر دو روش بهره میگیرند. اگر کاغذ
سفید مورد نظر باشد، عملیات شستوشو (سفید کردن) نیز باید در فرایند ساخت
منظور شود.
یک وجه اصلی صنعت کاغذسازی، فرایندی است که در آن الیاف معلق در آب تحت عمل پرداخت مکانیکی شدید قرار گیرند. عمل کوبیدن یا تصفیه، بر خصوصیات مکانیکی کاغذ اثر دارد. برای مثال افزایش پرداخت، موجب افزایش استحکام چگالی ظاهری الیاف است و اثر مستقیم آن بر روی الیاف، ایجاد انعطاف پذیری بیشتر آنهاست که موجب میشود الیاف بر روی یکدیگر خوابیده و سطح تماس بیشتری بهوجود آید. به این ترتیب، اتصال بین الیاف تقویت میشود. البته این فرایند بسیار پیچیده است.
اجزای غیرالیافی کاغذ.
در تولید کاغذهایی که از آنها برای چاپ یا نوشتن استفاده میشود، نوعی ماده پُر کننده بهکار میرود. استفاده از این ماده نتایج بسیاری دارد مانند افزایش میزان ماتی، صافی، و یکنواختی کاغذ. مواد پرکننده رایج، چینی و گچ (کربنات کلسیم) است.
سهم مواد پرکننده در کاغذ میتواند زیاد و بین۲۵ تا ۳۰ درصد وزن کاغذ را
تشکیل دهد.اغلب کاغذها بهمنظور کنترل واکنش آنها با آب و سایر سیالات، با
روشهای مختلفی تحت عملیات اصلاحی قرار میگیرند. کاغذی که فقط از الیاف
سلولزی ساخته میشود آب را با سهولت بسیار زیاد جذب میکند. چنین کاغذهایی
برای نوشتن با قلم و یا جوهر مناسب نیستند. بهعلاوه، در بسیاری از مصارف
تجاری لازم است کاغذ به رطوبت مقاوم باشد. فرایند مقاوم کردن کاغذ به آب را
«آهارزنی» میگویند.
آهار زنی داخلی
چنانکه معروف است، فراوان بهکار میرود. این فرایند مستلزم افزودن مواد
آهاری به ماده حاوی ذرات الیاف قبل از شکل گرفتن کاغذ است. ماده متداول یک
نوع رزین چوبی است که با سولفات آلومینیوم تقویت شده است و کاغذسازان آن را
زاج سبز مینامند.
زاج سبز، رزین را روی سطح الیاف تثبیت میکند. متأسفانه نتیجه فرایند آهارزنی، بهعلت استفاده از زاج سبز، اسیدی شدن کاغذ است. این حالت اسیدی در کاغذ باقی میماند و علت اصلی افت تدریجی مقاومت کاغذ همین است. در سالهای اخیر، روشهای اقتصادی آهارزنی داخلی با مواد خنثی یا قلیایی رواج یافته است که تا حد زیادی میتواند از فرسودگی جلوگیری کند.
آهارزنی داخلی با آهارزنی سطحی و شستوشویی که شامل اصلاح کاغذ با نشاسته یا ژلاتین و یا مواد مشابه است، کاملا تفاوت دارد.
در صنعت به کاغذ مواد دیگری، البته به مقدار بسیار کم، میافزایند تا به آن
ویژگی خاص بدهند، مثلا آن را در برابر رطوبت مقاوم کند یا بر شفافیت آن
بیفزایند و رنگ و سایه آن را تنظیم کنند.
پوشش و پرداخت سطح کاغذ
مواد پوششی عملآور سطح کاغذ، اجزای مهم غیرالیافی کاغذ را تشکیل
میدهد. یکی از این نمونهها کاغذهای براق مورد استفاده در مجلهها هستند
که گاه برای کتابها نیز بهکار میروند. پوششها معمولا پایه رنگدانههای
معدنی پودری از نوع رس و کربنات کلسیم دارند و نباید با پرکنندهها اشتباه
شوند. نتیجه این عمل تولید کاغذ بسیار مطلوب و خوش چاپ است.
ویژگیهای کاغذ
کاغذ وقتی میتواند انتظاری را که از آن میرود برآورد که ویژگیهای آن
اندازهگیری و کنترل شوند. برای کاغذ مطلوب سه ویژگی مهم وجود دارد:
۱- خصوصیات ماده سازنده کاغذ: نظیر مقاومت، وزن (جرم در واحد سطح)، و چگالی ظاهری
۲-خصوصیات مربوط به سطح کاغذ: نظیر صافی که نقش اصلی و کلیدی را در فرایند تبدیل نظیر چاپ دارند.
۳-خصوصیات بصری :که عمدتآ رنگ، شفافیت، و ماتی هستند.
کاغذی که برای کتاب مورد استفاده قرار میگیرد باید به حد کافی محکم
بوده و رنگ و شفافیت آن پذیرفتنی باشد. از دیدگاه حفاظت و نگهداری، یکی از
مسائل عمده، فرسودگی در گذر زمان است. تغییر رنگ در اثر فرسودگی نیز مهم
است، ولی اهمیت آن به نوع کاری که قرار است کاغذ انجام دهد ارتباط دارد؛
برای مثال رنگ در کتابهای هنری خیلی اهمیت دارد.
روش اصولی مطالعه خصوصیات مکانیکی کاغذ، منحنی بار کشیدگی است. فشار در
نقطه پارگی، بیانگر مقاومت کششی کاغذ مورد آزمایش است؛ در حالی که کشیدگی
در محل پارگی وسیلهای برای اندازهگیری مقاومت یا توانایی جذب انرژی قبل
از پارگی است.
برای سنجش خصوصیات مکانیکی کاغذ، آزمایشهای متعدد دیگری وجود دارد که
تعدادی از آنها بر اساس شبیهسازی و قدرت ایستادگی کاغذ در مقابل نیرو
انجام شده است.
در این زمینه به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
– مقاومت نسبت به پارگی، که با انرژی مورد نیاز برای انتشار پارگی در نمونه کاغذی که در آن شکافی ایجاد شده است اندازهگیری میشود.
– مقاومت در برابر سوراخ شدن (نیروی مورد نیاز برای ایجاد یک سوراخ در میان
کاغذ با استفاده از یک دیافراگم لاستیکی مقاوم ایجاد میشود).
– پایداری در مقابل تا شدن، این خاصیت را به این ترتیب اندازه میگیرند که
یک باریکه کاغذ را بارها به داخل و خارج تا میکنند تا پاره شود. همانطور
که قبلا اشاره شد علاوه بر خصوصیات مکانیکی، برای کسانی که به کاغذ
بهعنوان محمل اطلاعات مینگرند، رنگ بیشتر از هر چیز دیگری مورد توجه است.
رنگرفتگی و تبدیل رنگ کاغذ به قهوهای متمایل به زرد در تماس با نور و
روشنایی، رایجترین مسئله است و از موارد آشنا در کتابهای جلد کاغذی قدیمی
و به خصوص لبه برگهای آنهاست. عامل اصلی در رنگرفتگی وجود یا عدم لیگنین
است، زیرا کاغذهایی که دارای این ماده هستند در مقابل نور و روشنایی به
سرعت زرد میشوند.
علت تغغیر رفتار انسان پس از دیدن پول چیست؟
به گزارش یورفان تحقیقات جدید نشان می دهد، مشاهده پول می تواند به صورت ناخودآگاه سبب تغییر رفتار انسان ها شود.
گروهی از محققان دانشگاه «مینه سوتا» در آمریکا در مطالعه ای جدید جمعی از دانشجویان داوطلب را به دو دسته تقسیم کرده و آنها را در مواجهه با ۹آزمایش و معما قرار دادند با این تفاوت که برای گروه اول در خلال این آزمایشها مقادیری پول به نمایش درمی آمد اما گروه دوم همان آزمایشها را بدون مواجهه با پول انجام دادند
نتایج این مطالعه نشان داد دو گروه یاد شده عملکردهای متفاوتی داشتند و این امر حاکی از آن است که حتی مشاهده پول می تواند بر رفتار انسان در شرایط مختلف تاثیر بگذارد.
به گفته «کتلین ووس» دستیار پروفسور بازاریابی در دانشگاه «مینه سوتا» و سرپرست این مطالعه، مشاهده پول می تواند روی افراد تاثیر مثبت و یا منفی داشته باشد.
وی افزود: قرار گرفتن در معرض پول سبب بروز حس کفایت و عدم نیاز به دیگران در انسان می شود و می تواند میزان اجتماعی بودن را در انسانها کاهش دهد.
«ووس» عنوان کرد: اجداد قدیمی انسان ها احتمالا برای انجام کارها و رسیدن به اهداف خود مثلا ساختن پناهگاه و یا شکار نیاز به همکاری دیگران داشته اند اما در ابتدا معامله کالا به کالا و در نهایت پول در میان مردم رایج شد به طوری که انسانها می توانستند بدون نیاز به کمک مستقیم دیگران و تنها با برخورداری از پول کارهای خود را انجام بدهند که این امر احتمالا میزان اجتماعی بودن انسان را نیز کاهش داده است.
در یکی از این آزمایش ها دانشجویان داوطلب به دو گروه تقسیم شدند و از آنها خواسته شد با یک سری کلمات پراکنده جمله سازی کنند. بررسی این جمله ها نشان داد جمله های ساخته شده توسط افرادی که در حین آزمایش پول مشاهده کرده اند، به صورت ناخوداگاه به میزان بیشتری با مسایل مادی و پول ارتباط دارد.
در آزمایشی دیگر دانشجویان به حل یک معما مشغول شدند و آن دسته از دانشجویان که در موقعیتی نشسته بودند که می توانستند مقداری پول مشاهده کنند به طور میانگین پس از ۵/۱دقیقه برای حل معما تقاضای کمک کردند اما دانشجویان دیگر که پولی نمی دیدند به طور میانگین پس از ۳دقیقه درخواست کمک کردند. به گفته محققان، حتی مشاهده جزیی پول نیز می تواند در نوع رفتار و اهداف فرد تاثیر بگذارد و به صورت ناخوداگاه سبب کاهش حس وابستگی فرد به سایرین شود
علت زردو قرمز شدن برگ درختان در پاییز را میدانید؟
سرخی و زردی برگهای درختان در فصل پاییز علاوه بر زیبایی شگفت انگیزی که
دارند نشانه ای از تکامل گیاهان هستند که ۳۵ میلیون سال قبل آغاز شده است.
از گذشتههای دور رنگهای زرد و قرمز برگهای درختان در سومین فصل سال مورد
توجه هنرمندان بوده است. جالب است که رنگهای درختان براساس نوع منطقه ای که
در آن قرار گرفته اند با یکدیگر متفاوت هستند. به طوری که لباس پاییزی
درختان در آمریکا و آسیای شرقی به رنگ قرمز و اروپای مرکزی و جنوبی به رنگ
زرد است.
در حقیقت درختان براساس قاره و عرض جغرافیایی که در آن قرار گرفته اند رفتار ویژه ای را در پوشیدن لباس پاییزی بروز میدهند.
علت علمی تغییر رنگ برگها
ولی حقیقت امر این است که فرآیندهای شیمیایی که به هنگام آماده شدن گیاه
برای فصول زمستان در آن به وقوع میپیوندند تغییر رنگ برگها را باعث
میگردند. برگها در طول فصل بهار و تابستان مانند کارخانههایی عمل میکنند
چرا که تهیه غذای لازم برای رشد درختان را به عهده دارند. ساخت مواد غذایی
توسط سلولهای ریز بیشمار برگ،که متعلق به بافت سنتزی مزوفیل که میان دو
بشره زبرین و زیرین برگ است، و بعضی اوقات این بافت کلرانشیم نامیده میشود
صورت میگیرد، زیرا سلولهای این بافت دارای کلروپلاستهای بیشمار است که
این کلروپلاستها حاوی اجسام سبز کوچکی میباشند که کلروفیل نام دارند و رنگ
برگ را موجب میگردند.
در میان سلولهای فتوسنتزی برگ رگبرگهای بی شماری قرار گرفته که از سلولهای آوند چوبی و آبکش تشکیل یافته است که آب و مواد معدنی را به درون برگ آورده، فرآوردههای فتوسنتزی را به خارج از آن هدایت میکند. رگبرگهای مزبور نهایتا به رگبرگ اصلی متصل میشوند که پس از عبور از دمبرگ به سیستم آوندی اصلی گیاه میپیوندند کلروفیلها غذا را برای گیاه از طریق ترکیب نمودن کربن بدست آمده از هوا ، با هیدروژن ، اکسیژن و مواد معدنی گوناگون موجود در آب و طی فرآیند فتوسنتز یا نورساخت فراهم میکنند.
در پاییز هنگامی که هوای سرد موجب
کاهش فرآیندهای حیاتی میگردد فعالیت برگ به پایان میرسد،. به بیان
سادهتر اینکه اجزای دستگاه کارخانه برگ پیاده میشوند، کلروفیل به مواد
متنوعی که از آنها ترکیب یافته تجزیه میشود و مواد غذایی قابل دسترس به
منظور ذخیره سازی برای استفاده در بهار به تنه درخت منتقل میگردد.
آنچه که در حفرههای سلولی برگها
باقی میماند نوعی ماده آبکی است که در آن مقداری قطرات چربی، بلور و
تعداد معدودی اجسام زرد رنگ که به شدت نور را منکسر میسازند مشاهده
میشوند که عامل زرد شدن رنگ برگها در پاییز به شمار میروند.
غالبا میزان قند در برگها بیش از آن است که بتواند به سرعت به درون درخت انتقال یابد. در این حالت ترکیب شیمیایی آن با سایر مواد ، رنگهای متنوعی را بوجود میآورد که بین قرمز روشن و قرمز مایل به قهوهای در نوسان است. در مخروطداران که برگهای خود را در پاییـــز از دست نمیدهند به قهوهای روشن بدل میشود که خود عامل روشنتر شدن رنگ در بهار میباشد.
منشاء تفاوت رنگ برگ درختان در پاییز
“یارمو هولوپانین” از دانشگاه کوپیو در فنلاند تئوری جدیدی را در مجله علمی
“نیو فیتولوژیست” منتشر کرده است که نشان می دهد تغییرات آب و هوایی و
مهاجرتهای بزرگی که میلیونها سال قبل زمین را دگرگون کرده اند علت اصلی
رنگهای متفاوت برگهای درختان در مناطق مختلف دنیا است.
زرد
رنگدانه های زرد در برگها حضور دارند و زمانی که رنگ سبز کلروفیل کاهش
مییابد در برگ درخت قدرت می گیرند. برای رنگ سرخ شرایط کمی پیچیده تر است.
به طوری که رنگدانههای قرمز رنگ آنتوسیانین در برگها وجود ندارند اما با
فرارسیدن پاییز تولید میشوند. این رقابت به تازگی کشف شده است و بعضی
تحقیقات نشان می دهند که چرا درختان برای ایجاد رنگدانه های سرخ در برگها
از منابع مختلفی بهره میگیرند.
سرخ
توضیحات متفاوتی برای قرمز شدن برگهای درختان ارائه شده است. از پخش دوباره
آمینو اسیدها به بخشهای دیگر درخت تا استراتژی دفاعی گیاه در مبارزه با
حشرات از جمله این توضیحات هستند. در حقیقت شته ها که مولکولهای آلی را
میمکند جذب رنگ زرد درختان میشوند درحالی که به شدت از رنگ قرمز واهمه
دارند. بنابراین رنگ سرخ برگهای بعضی از درختان ثمره یک مبارزه طولانی
تکامل میان گیاهان و حشرات است.
پروفسور یارمو هولوپانین در این خصوص توضیح داده است که تفاوتهای رنگهای برگ درختان در پاییز از ۳۵ میلیون سال قبل آغاز شده است. در آن زمان مناطق وسیعی از زمین پوشیده از جنگهای همیشه سبز یا درختان حاره ای بودند. در هزاره های یخبندان و دوره های خشک بسیاری از درختان دستخوش تکامل شده و به درختان برگ ریز تبدیل شدند.
در ادامه، درختان فرایند تولید رنگدانههای سرخ را برای مبارزه با حشرات توسعه دادند. در آمریکای شمالی و آسیای شرقی، سلسله جبالی که در جهت شمال به جنوب امتداد می یافتند این امکان را فراهم میکردند که گیاهان و حیوانات از عرضهای جغرافیایی پایین تر به عرضهای جغرافیایی بالاتر مهاجرت کنند و به این ترتیب توانستند از مناطق پوشیده از یخ عصرهای یخبندان خارج شوند. همراه با این گیاهان حشرات دشمن نیز مهاجرت خود را آغاز کردند. به این ترتیب جنگ برای بقا بدون وقفه ادامه یافت.
استثناء
به گفته دانشمندان، یکی از شواهد حمایت از این تئوری در بوتههای کوچک و
درخچههایی است که در اسکاندیناوی رشد میکنند. برگهای این بوتهها در
پاییز به رنگ سرخ در میآیند. در حقیقت در تفاوت با درختان، این گیاهان
کوچک در عصر یخبندان زیر لایه ای از برف که از آنها در برابر دماهای سردتر
محافظت میکرد به حیات خود ادامه می دادند. به علاوه، این پوشش سفید از
آنها در برابر حشرات دشمن نیز محافظت می کرد و به این ترتیب در پایان عصر
یخبندان، مبارزه این گیاهان با حشرات ادامه یافت. نتیجه این مبارزه در لباس
پاییزی سرخ رنگ این بوته ها جلوه مییابد