انسان های قرن حاضر با وجود اینکه بسیاری از مثبت اندیشی و فواید و اثرات آن شنیده اند ولی باز در اکثر کارهای روزمره خود منفی نگری را جایگزین نگرش مثبت می کنند که در کشورهای جهان سوم بیشتر نمود میکند، بدبینی به دنیا و وقایع ، خرافه گرایی ، افراطی گری، عدم اعتماد و شکاکی از علل منفی نگری میتواند باشد، اکثر افکار انسان دست خود انسان است و با تمرین و تفکر می تواند به مرور زمان افکار مثبت را جایگزین کند؛ نگاه مثبت به زندگی و وقایع آن میتواند به کالبد سرد و بی روح زندگی، جانی دوباره ببخشد خوبی ها و وقایع مثبت را به سمت انسان روانه کند، دوستی ها را مستحکم تر و روابط را پایدار تر کند؛ معمولا افراد موفق یکی از رازهای موفقیت و خوشبختی خود را مثبت اندیشی و افکار ملایم و انعطاف پذیر می دانند منفی نگری میتواند بعنوان یک بیماری نیز قلمداد شود که فرد به هیچ عنوان نتواند تحت هیچ شرایطی به وقایع با دید مثبت نگاه کند مسلما تغییر زاویه نگرش می تواند خیلی نشدها و مشکلات را در مسیر خود حل کند و انسان را امیدوارتر و بانشاط تر کند. انسان های مثبت نگر معمولا نیمه پر لیوان را می بینند تاکید بر رفتارهای خوب و نقاط قوت دارند تفسیر خود را از وقایع به طرز بسیار ساده و با دید مثبت انجام می دهند رفتار های ناشایست دیگران با دیدی مثبت و منطقی میبینند، مشکلات چنین افرادی را نمی تواند از پای درآورد چراکه با دید مثبت مشکلات را به فرصت ها تبدیل می کنند و هیچ نشدی برای خود تصور نمی کنند. معمولا چنین آدمهایی خوش برخورد و به معنای واقعی خوشبخت هستند؛ با مثبت اندیشی، دیگران را نیز تحت تاثیر قرار می دهند و در آنها انگیزه و روحیه ایجاد می کنند.مثبت اندیشی و دیدن نیمه پر لیوان بدون شک می تواند بسیاری از ناراحتی ها و فشار ها را از دوش انسان بردارد و آرامش و زیبایی را به زندگی فرد هدیه بخشد.